رِکـس‌مـوویـــز

در چند سال گذشته قاتلی معروف به چشمان قلب، در روز ولنتاین با تعقیب و قتل زوج‌های عاشق، باعث ایجاد رعب و وحشت شده و در این روز هیچ زوجی در امان نیست، تا اینکه ...

For the past several years, the "Heart Eyes Killer" has wreaked havoc on Valentine's Day by stalking and murdering romantic couples. This Valentine's Day, no couple is safe.

داستان فیلم درباره خانواده‌ای است که به خانه‌ای جدید در حومه شهر نقل مکان می‌کنند، اما به زودی و با وقوع حوادثی ترسناک، متوجه حضور موجودی مرموز شده و متقاعد می‌شوند که در این خانه اسرارآمیز، تنها نیستند و ...

A family becomes convinced they are not alone after moving into their new home in the suburbs.

وقتی ناپدید شدن کودکان و قتل‌های خونین در یک روستای کوچک کوهستانی افزایش پیدا می‌کند، افسانه‌ای قدیمی درباره یک موجود شرور دوباره میان مردم روستا مطرح می‌شود. حال فرمانده گواردیانو و افسر پلیس دی رولان برای کشف حقیقت با هم متحد می‌شوند، اما ...

When violent and gruesome deaths starts plaguing a small mountain village, an old legend about a malevolent creature resurfaces.

یورکشایر، سال 1898. زنی داغدیده و پسرش به خانه‌ی خالی شوهر سابقش که اخیراً مرده پیدا شده، برمی‌گردند، اما متوجه می‌شوند که در خانه تنها نیستند و ...

Yorkshire, 1898. A grieving woman and her son move back to the unoccupied house of her ex husband, recently found dead, but they discover that they are not alone inside the house.

دو مامور فوق‌العاده آموزش دیده پس از اینکه به حفاظت از دو سوی یک دره مرموز فرستاده شدند، به یکدیگر نزدیک می‌شوند. زمانی که شرارت بروز می‌کند، آن‌ها باید برای زنده ماندن در برابر آنچه در درون نهفته است، با یکدیگر همکاری کنند.

Two highly-trained operatives become close after being sent to protect opposite sides of a mysterious gorge. When an evil emerges, they must work together to survive what lies within.

هانا، گیمر حرفه‌ای که از یک اختلال روحی با علائم شدید بیرون‌رفتن‌گریزی رنج می‌برد، با دریافت تجهیزات جدیدی که به او در بازی برتری می‌دهد، دچار شک و تردید می‌شود. این تجهیزات ذهن او را می‌خوانند یا کنترل می‌کنند؟

When Hana, a professional gamer who suffers from acute agoraphobia, receives new equipment that enhances her game, she begins to wonder if it is reading her mind - or controlling it.

فرانک خسته از خیانت همسرش در یک کاباره با پنلوپه آشنا می شود و بعد از حمله به دوست پسر پنلوپه به همراه هم وارد بیابان می شوند. غافل از اینکه باید با فرقه آدمخوارانی که در بیابان زندگی می کنند روبرو شوند و ...

A tale of love and violence when a man on his emotional last legs finds a savior seductively dancing in a run-down strip club. And a life most certainly headed off a cliff suddenly becomes redirected - as EVERYTHING is now worth d...

داستان فیلم درباره مردی به نام بلیک است که همسرش شارلوت را متقاعد می‌کند تا از شهر فاصله گرفته و از خانه روستایی دوران کودکی‌اش در اورگن دیدن کنند. در این میان هنگامی که آن‌ها در اواخر شب به مزرعه می‌رسند، توسط یک حیوان مرموز مورد حمله قرار گرفته و خود را داخل خانه محبوس می‌کنند. اما با طولانی شدن شب، رفتار بلیک عجیب شده و به چیزی غیرقابل تشخیص تبدیل می‌شود که امنیت همسر و دخترش را به خطر می‌اندازد و ...

A family at a remote farmhouse is attacked by an unseen animal, but as the night stretches on, the father begins to transform into something unrecognizable.

"لیلا" یک متصدی کفن و دفن، در تلاش برای کشف حقیقت مرگ مرموز مادرش، با ارواح سرگردان و سنگینی رازهای ناگفته دست و پنجه نرم می‌کند و ...

Lela, a mortician, grapples with uncovering the truth behind her mother's mysterious deaths while haunted by spirits and burdened by the weight of untold secrets.

لوکاس و ماتیاس، دو دوست صمیمی 8 ساله، در جنگل‌های وُژ به زندگی می‌پردازند. یک روز، در یک حادثه دلخراش، پدر لوکاس به طور تصادفی با ماشین خود با ماتیاس که در حال دوچرخه‌سواری بود برخورد می‌کند و او را می‌کشد. لوکاس از صندلی عقب خودرو شاهد است که پدرش جسد بی‌جان دوستش را به دره می‌اندازد. این راز تلخ برای همیشه در دل لوکاس باقی می‌ماند. بیست سال بعد، او برای مراسم خاکسپاری والدینش به منطقه بازمی‌گردد و با پدر ماتیاس روبرو می‌شود و ...

Lucas and Mathias, 8-year-old sons of lumberjacks in the Vosges forest, are the best of friends. One day, while driving his car, Lucas' father fatally collides with Mathias, who is cycling down the mountain. Sitting in the back of...